پیشرفت علمیریشه در دانش و به اشتراک گذاری داده دارد. جای تعجب نیست که در سالهای اخیر، موفقیت پروژههای تحقیقاتی نه فقط بر اساس انوع مقالات منتشر شده آنها سنجیده می شود، بلکه با دادههایی که در دسترس جامعه وسیعتر علمی قرار دادهاند نیز تعیین میگردد. بسیاری از مجلات بر ناکارآمدی تحقیقات منتشر شده و انواع مقالات فاقد دادههای پشتیبان صحه گذاشته و آنان را ملزم به ارائه دادههایی کردهاند که متن مکتوب تحقیقاتشان را از نظر علمی پشتیبانی نماید.
هنگامیکه انواع مقالات به نشریهای ارسال میشود، وارد یک فرآیند غربالگری اولیه میشود که شامل یک بررسی مقدماتی توسط سردبیر نشریه یا هیئت تحریریه میگردد. در این مرحله، ویراستار باید یکی از سرانجامهای زیر را برای مقالهتان انتخاب کند:
انتشار یعنی شناساندن مجلات. با انتشار انواع مقالات پژوهشی، تحقیق را به خوانندگانشان می شناسانند. با این حال، بسیاری از محققان تنها چند نشریه معدود را به طور منظم مطالعه میکنند. اینها همان نشریاتی هستند که تنها به انواع مقالاتی که عنوان آنها کاملاً با زمینه کارشان مرتبط است میپردازند. برای مثال، کسانی که در زمینه روماتولوژی کار میکنند، احتمالاً «مجله روماتولوژی» را میخوانند،
محققان تازه کار اغلب از به کار بردن ضمایر اول شخص I وwe در نوشتههای خود اجتناب می کنند و شایعترین دلیل آورده شده برای این کار آن است که در صورت انجام چنین کاری، خوانندگان احتمال دارد چنین نوشتهای را ذهنی فرض کنند، در حالی که علم تماماً درباره عینیتها است. با این حال، هیچ قانون کلی در دنیا علیه استفاده از اول شخص در پایان نامه نویسی و مقاله نویسی وجود ندارد.
فاکتور تاثیر یکی از موضوعات مورد بحث در چاپ و نشر در جامعه علمی است. مجلات تامسون رویترز [Thomson Reuters] به بیشتر نشریات یک فاکتور تاثیر سالانه (IF) اختصاص میدهد، که برابر است با میانگین میزان استناد در سال جاری به انواع مقالات منتشر شده در آن نشریه در دو سال گذشته.