زمانی که به مطالعه مقاله ای عالی می پردازید از خود این سوال را بپرسید: نویسنده چگونه این کار را می کند؟ چطور کاری می کند من- به عنوان خواننده متن- در ذهن تصویر سازی کنم و به ذهن نویسنده مقاله پی ببرم؟ سعی کنید به رمز موفقیت نویسنده پی ببرید و برخی از آنها را در راستای کار خود به کار ببرید. هر نویسنده وپژوهشگری اول از همه خواننده خوبی است. برخی از نکاتی که در این راه به شما کمک می کند در زیر ذکر شده اند:
هدف اصلی مقاله نویسی، ایجاد مطلبی فراتر از ارائه ی حقایق و افکار موجود است. مقاله برای دستیابی به ذهن خواننده، برای برقراری ارتباط موثر با تحقیقات شما و کمک به خواننده برای فهم مطالب می باشد. این مقاله برای معرفی و توضیح مفاهیم گوناگون برای نحوه پیکربندی انواع نوشته می شود، به طوری که خواننده به محض خواندن مقاله شما، پیام های اصلی را برداشت کند (پیام هایی که شما قصد ارائه آن را داشتید).
پیشرفت علمیریشه در دانش و به اشتراک گذاری داده دارد. جای تعجب نیست که در سالهای اخیر، موفقیت پروژههای تحقیقاتی نه فقط بر اساس انوع مقالات منتشر شده آنها سنجیده می شود، بلکه با دادههایی که در دسترس جامعه وسیعتر علمی قرار دادهاند نیز تعیین میگردد. بسیاری از مجلات بر ناکارآمدی تحقیقات منتشر شده و انواع مقالات فاقد دادههای پشتیبان صحه گذاشته و آنان را ملزم به ارائه دادههایی کردهاند که متن مکتوب تحقیقاتشان را از نظر علمی پشتیبانی نماید.
هنگامیکه انواع مقالات به نشریهای ارسال میشود، وارد یک فرآیند غربالگری اولیه میشود که شامل یک بررسی مقدماتی توسط سردبیر نشریه یا هیئت تحریریه میگردد. در این مرحله، ویراستار باید یکی از سرانجامهای زیر را برای مقالهتان انتخاب کند:
انتشار یعنی شناساندن مجلات. با انتشار انواع مقالات پژوهشی، تحقیق را به خوانندگانشان می شناسانند. با این حال، بسیاری از محققان تنها چند نشریه معدود را به طور منظم مطالعه میکنند. اینها همان نشریاتی هستند که تنها به انواع مقالاتی که عنوان آنها کاملاً با زمینه کارشان مرتبط است میپردازند. برای مثال، کسانی که در زمینه روماتولوژی کار میکنند، احتمالاً «مجله روماتولوژی» را میخوانند،