در پایان نامه مدیریتمی خوانیم که امروزه در اولین نگاه به محیط پیرامونمان به سادگی درمییابیم که بر خلاف سالهای نه چندان دور، برای مهمترین کارها و خدمات بیش از آنکه به نیروی فیزیکی نیاز باشد، از نیروی ذهنمان استفاده میشود.
نیروی ذهن در مفهوم کلی به تولید "دانش" میانجامد که نقش تعیینکنندهای در فضای کنونی کسب و کار دارد و از این رو تبدیل شدن مدیریت دانش به یکی از حوزههای اصلی بحث در پایان نامه مدیریت به هیچ وجه تعجبآور نیست. به زبان ساده میتوان گفت که مدیریت دانش در پایان نامه مدیریت، به معنای استفادهی موثر از تمامی راهبردها و ابزارها به منظور مدیریت داراییهای (عموما) فکری یک سازمان یا شرکت است.
در واقع میتوان این گونه گفت که مدیریت دانش با هدف تجمیع، به اشتراکگذاری، توسعه و ارتقای دانش و از همه مهمتر، بهرهمندی موثر از دانش توسط تمامی افراد دخیل در یک کسب و کار انجام میشود. غالبا توافق جمعی پیرامون مفهوم دانش و چیستی آن در پایان نامه مدیریتوجود ندارد و وابسته به موضوع خاص مورد بررسی، تعاریف متعددی برای آن ارائه میشود. مدیریت دانش موثر مستلزم ارتقای سطح یادگیری سازمانی و فرهنگ سازمانی است و به منظور دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، باید در تمامی فرآیندهای کسب و کار پیادهسازی شود. امروزه سیستمها و ابزارهای مختلفی به منظور مدیریت دانش طراحی و توسعه داده شدهاند که از جدیدترین آنها میتوان به استفاده از فناوریهای ارتباطاتی از جمله شبکههای مجازی اشاره کرد. همچنین در حال حاضر با توجه به "بمباران اطلاعاتی" و حجم انبوه اطلاعات مخابره شده در سطح جهان، مدیریت دانش در یک سازمان بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد.
پایان نامه مدیریت با محوریت- ارتباط با مشتری
در پایان نامه مدیریت ، ارتباط با مشتری، یکی از رویکردهای نسبتا نوین در علم مدیریت است که با رقابتی شدن هر چه بیشتر فضای بازار و با محوریت قرار دادن خواستهها و نیازهای مشتری معرفی شد.
به طور ساده میتوان گفت مدیریت ارتباط با مشتری در پایان نامه مدیریت به معنای مدیریت امور مربوط به مشتریان از طریق برقراری "ارتباط" با آنهاست.
"مدیریت ارتباط با مشتریان" غالبا به سه نوع استراتژیک، عملیاتی و تحلیلی تقسیمبندی میشود. همچنین عموما در پایان نامه مدیریت گفته می شود که هدف از مدیریت ارتباط با مشتریان، یافتن و جذب مشتریان جدید، حفظ مشتریان فعلی و کاهش رویگردانی مشتریان و افزایش وفاداری آنهاست.
در حال حاضر، رویکردها و گرایشهای متعددی در زمینه مدیریت ارتباط با مشتریان ارائه و معرفی شده است که از مهمترین آنها میتوان به مدیریت دانش مشتری، مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک و مدیریت ارتباط با مشتری اجتماعی اشاره کرد. امروزه بخش "روابط عمومی" که در سالهای نه چندان دور، نقش تنها رابط میان شرکت و مشتریانش را ایفا میکرد، جای خود را به دپارتمانهای مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) در بسیاری از شرکتها داده که با کسب اطلاع از نظرات مشتریان و گردآوری منظم آنها، از روشهای علمی به منظور تحلیل و ارزیابی آنها استفاده میکنند. به عنوان مثال، در حال حاضر تکنیکهای دادهکاوی به یکی از محبوبترین ابزارها برای تحلیل دادههای مربوط به مشتریان در پایان نامه مدیریت تبدیل شدهاند که امکان کشف و تحلیل اطلاعات مفید و معنادار مربوط به مشتریان را فراهم میکنند. همچنین طی سالهای اخیر، نرمافزارهای متعددی به منظور مدیریت بهینه ارتباط با مشتریان طراحی و توسعه داده شدهاند.
تصمیمات و فعالیتهای یکپارچه در جهت توسعه استراتژیهای مؤثر، اجرا و کنترل نتایج آنهاست. بنابراین مدیریت استراتژیک فعالیتهای مربوط به بررسی، ارزشیابی و انتخاب استراتژیها، اتخاذ هر گونه تدابیر درون و بیرون سازمانی برای اجرای این استراتژیها و در نهایت کنترل فعالیتهای انجام شده را در برمیگیرد.
با نگاهی دقیق به مفهوم مدیریت استراتژیک میتوان به ضرورت استفاده از آن پی برد. با توجه به تغییرات محیطی که در حال حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی، لزوم بکارگیری برنامهای جامع برای مواجهه با اینگونه مسائل بیشتر از گذشته ملموس میشود. این برنامه چیزی جز برنامه استراتژیک نیست. مدیریت استراتژیک با تکیه بر ذهنیتی پویا، آیندهنگر، جامعنگر و اقتضایی راه حل بسیاری از مسائل سازمانهای امروزی است. پایه های مدیریت استراتژیک بر اساس میزان درکی است که مدیران از شرکتهای رقیب، بازارها، قیمتها، عرضهکنندگان مواد اولیه، توزیعکنندگان، دولتها، بستانکاران، سهامداران و مشتریانی که در سراسر دنیا وجود دارند قرار دارد و این عوامل تعیینکنندگان موفقیت تجاری در دنیای امروز است. پس یکی از مهمترین ابزارهایی که سازمانها برای حصول موفقیت در آینده میتوانند از آن بهره گیرند «مدیریت استراتژیک» خواهد بود.
مدیریت بازاریابی
مدیریت بازاریابی تلاشی است آگاهانه برای بهدستآوردن نتایج مثبت در مبادله با بازارهای هدف. مدیریت بازاریابی در هر بازاری کاربرد و قابلیت اجرا دارد. بهطور مثال یک مدیر منابع انسانی با بازار نیروی کار یا یک مدیر خرید با بازار مواد اولیه سروکار دارند. اما بهطور کلاسیک، مدیریت بازاریابی به وظایف آن دسته از کارکنان سازمان اطلاق میشود که با فروش محصولات و خدمات نهایی سر و کار دارند؛ مانند مدیر فروش، مدیر تبلیغات و فروشندگان.
رشته مدیریت در پیشرفت مدیریت سازمانها، مشاغل و کل کشور تاثیر زیادی دارد و شامل شاخه های زیادی از جمله مدیریت صنعتی، بیمه، جهانگردی، بازرگانی، دولتی، صنعتی، دولتی، امور بانکی و گمرکی می شود.
ادامه مطلب ...