در پایان نامه حسابداری با موضوع فرار مالیاتی گفته میشود که منظور از فرار مالیاتی، خودداری تعمدی یک شخص، سازمان و یا شرکت از پرداخت بدهی مالیاتی واقعی خود است. بر اساس این پایان نامه، افرادی که به فرار مالیاتی متهم میشوند، در معرض محکومیت کیفری و بعضا جرایم سنگین قرار میگیرند. فرار مالیاتی شامل عدم پرداخت و یا پرداخت ناقض مالیات است و البته تا زمانی که تعمدی بودن فرار مالیاتی شناخته نشود، فرد یا نهاد مربوطه مقصر شناخته نمیشود.
یکی از مسائل مهم در فرار مالیاتی، شناخت قصد یا نیت فرار مالیاتی در پایان نامه حسابداری است. بر این اساس، غالبا وضعیت مالی شخص یا نهاد مربوطه به منظور تعیین علت عدم پرداخت مالیات مورد بررسی قرار میگیرد. عدم پرداخت مالیات میتواند ناشی از ارتکاب کلاهبرداری و یا مخفی کردن درآمدها باشد. در این پایان نامه گفته میشود که فرار مالیاتی یکی از پدیدههای پیچیده در حوزه حسابداری است که هرساله هزینه و زمان زیادی توسط دولتها صرف کشف و مبارزه با آن میشود.
عدم پرداخت مالیات در صورتی که تلاش برای مخفی کردن داراییها با ارتباط دادن آنها به شخص یا نهادی دیگر شناخته شود، متقلبانه خوانده میشود. در پایان نامه حسابداری با موضوع فرار مالیاتی، میان فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی تمایز قایل میشود. به طوری که اجتناب مالیاتی در این پایان نامه، به معنای استفاده از روشهای قانونی (مثلا پرداخت خیریه به یک نهاد تائید شده و یا سرمایهگذاری درآمد در مکانیزم تاخیر مالیاتی مانند حساب بازنشستگی فردی) به منظور کم کردن تعهدات مالیات دهنده به کار میرود.
در پایان نامه حسابداری با موضوع حاکمیت شرکتی، نظام قوانین، رویهها و فرآیندهایی که یک شرکت توسط آنها اداره و کنترل میشود، تحت مفهوم حاکمیت شرکتی شناخته میشود. حاکمیت شرکتی در این پایاننامه شامل ایجاد توازن میان منافع ذینفعین از جمله سهامداران، مدیریت، مشتریان، تامین کنندگان، دولت و جامعه است.
حاکمیت شرکتی به عنوان مفهومی چندبعدی، در بسیاری از سایر حوزههای علوم انسانی از جمله اقتصاد و بازرگانی نیز مورد بحث و کنکاش قرار میگیرد. در پایاننامه حسابداری گفته میشود که چارچوب حاکمیت شرکتی اساسا توسط هیات مدیره شرکت تعیین و ارزیابی میشود.
چارچوب حاکمیت شرکتی در این پایان نامه اساسا شامل قراردادهای صریح و ضمنی میان شرکت و ذینفعان برای تقسیم مسئولیتها، حقوق و پاداشها و همچنین فرآیندهای رسیدگی به تعارض منافع ذینفعان مطابق با وظایف، حقوق و نقشهای آنهاست. همچنین فرآیندهای نظارتی و کنترلی نیز به عنوان یکی از ابعاد حاکمیت شرکتی در پایان نامه حسابداری محسوب میشوند.
حاکمیت شرکتی تاثیر بسیار مهمی بر اطمینان و اعتبار شرکت دارد و میتواند به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بر عملکرد یک کسب و کار تاثیر بگذارد. بر اساس این پایان نامه، حاکمیت شرکتی خوب به واسطه تنظیم قوانین و کنترلهای شفاف، سطح اطمینان به کسب و کار را افزایش میدهد. علاوه بر این، بسیاری از ذینفعان که پیشتر به آنها اشاره شد، تنها سودآوری یک کسب و کار را کافی نمیدانند و عوامل متعدد دیگری از جمله هشیاری زیستمحیطی، اصول اخلاقی و بسیاری از مسائل دیگر برای آنها اهمیت دارد که با چارچوب و نظام حاکمیت شرکتی ارتباط دارند.
در پایان نامه حسابداری، منظور از اهرم مالی (financial leverage)، استفاده از اوراق بهادار با درآمد ثابت از جمله بدهی و سهام ممتاز به منظور افزایش حجم تولید و از این طریق، سود و درآمدهاست. اهرم مالی به صورت نسبت کل بدهی به کل داراییها اندازهگیری میشود و هر چه میزان بدهی بیشتر باشد، اهرم مالی نیز بزرگتر است.
در این پایان نامه، از آنجا که بهره به صورت یک هزینه ثابت در نظر گرفته میشود، وام این امکان را فراهم میکند که بدون افزایش سرمایه سهام که مستلزم افزایش سود سهام پرداختی است، درآمد بیشتری ایجاد شود. با اینحال درپایان نامه حسابداری گفته میشود که با وجودی که اهرم مالی بزرگ میتواند در دورههای رونق مفید باشد، در دورههای رکود ممکن است مشکلات جدی جریان وجوه نقدی را ایجاد کند، زیرا ممکن است درآمد فروش کافی برای پوشش پرداخت بهره وجود نداشته باشد.
درجه یا میزان اهرم مالی (DFL) در پایاننامه، به صورت درصد تغییر درآمدها به ازای سهم و یا درصد تغییر درآمد قبل از بهره و مالیات (EBIT) محاسبه میشود. همچنین در پایان نامه حسابداری با موضوع اهرم مالی بعضا از رابطه تقسیم بدهی کل به حقوق سهامداران به عنوان اهرم مالی نام برده میشود.
در پایان نامه با موضوع اهرم مالی گفته میشود که استفاده از اهرم مالی متعادل در تامین مالی عملیات کسب و کار میتواند بازده حقوق صاحبان سهام و درآمد به ازای سهم را افزایش دهد. در حالی که اهرم مالی بسیار سنگین میتواند منجر به ریسک عدم پرداخت و ورشکستگی شود.
در پایاننامه حسابداری با موضوع مالکیت نهادی، سهام مالکیت یک شرکت که مالکیت آن در اختیار بنیادهای سرمایهگذاریهای مشترک و یا صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای بیمه، موسسات سرمایهگذاری، بنیادهای خصوصی، موقوفهها و یا سایر نهادهای بزرگ مدیریت منابع مالی به نمایندگی از دیگران است مالکیت نهادی گفته میشود.
در پایاننامه با موضوع مالکیت نهادی، غالبا نگاه مثبتی نسبت به سهام دارای مالکیت نهادی بالا وجود دارد. نهادهای بزرگ غالبا از گروهی از تحلیلگران برای انجام تحقیق مالی دقیق و گسترده پیش از خرید حجم عمدهای از سهام یک شرکت استفاده میکنند و این به عنوان یکی از مزایای مالکیت نهادی محسوب میشود. الیته درپایاننامه حسابدارینمیتوان گفت که این کار لزوما منجر به کسب درآمد از آن سهام میشود، ولی تا حد زیادی احتمال دریافت سود را افزایش داده و میتواند آنها را در موقعیت بهتری نسبت به سرمایهگذارهای شخصی قرار دهد. از جمله سایر مزایای مالکیت نهادی در این پایاننامه، میزان بسیار اندک تغییر نهادی در عمده سهامها است و به علت صرف زمان و هزینه عمده در زمینه تحقیق، نهادها در فروش سهام شتابزده عمل نمیکنند.
در پایاننامه حسابداری گفته میشود که نهادها میتوانند از طریق تبلیغات، کنفرانسها و طرق دیگر تلاش کنند تا قیمت سهام را پس از تملک آن افزایش دهند. علاوه بر این در این پایاننامه، غالبا شرکتهای دارای درصد بالای مالکیت نهادی، دورنمای بهتری برای رشد درآمد در درازمدت دارند. یکی از معایبی که در زمینه مالکیت نهادی به آن اشاره میشود میتواند ارزیابی مدیران پورتفولیو از عملکرد سرمایهگذاریهای مشترک بر اساس مبنای فصلی باشد، در حالیکه سرمایهگذاریهای مشترک غالبا با اهداف درازمدت شکل میگیرند.
درپایان نامه حسابداری با موضوع محافظهکاری، سطح بالای تائیدپذیری پیش از طرح ادعای هر گونه سود با عنوان "محافظهکاری حسابداری" شناخته میشود که در عین حال، مستلزم تشخیص (تائید) زیانها و مخارج احتمالی به محض تشخیص آنها میباشد. در این رویکرد حسابداری، درآمدها به صورت معوق تا زمان تائید آنها منظور میشوند، به طوری که معیارهای دقیق تحقق درآمد، یکی از ویژگیهای اصلی محافظهکاری در حسابداری است.
باید توجه داشت که محافظهکاری حسابداری شامل دستکاری مبلغ یا زمانبندی گزارش ارقام مالی نمیباشد، بلکه شیوهای در حسابداری است که هنگام عدم قطعیت و نیاز به تخمین و برآورد به کار برده میشود. در پایان نامه حسابداری با موضوع محافظهکاری گفته میشود که در این رویکرد، درآمدها و داراییها تعمدا دست پایین اعلام میشوند، در حالیکه مخارج و بدهیها دست بالا برآورد میشوند. بنابراین محافظهکاری حسابداری همواره درآمد خالص را پایینتر و منافع مالی آینده را در سطح پایینتری گزارش میدهد. یک نمونه از محافظهکاری حسابداری وقتی است که یک کسب و کار انتظار پیروز شدن در یک دعوی قضایی را دارد. در این صورت، این کسب و کار برای رعایت محافظهکاری نمیتواند منفعت یا سود حاصل از آن را پیش از اطمینان نسبت به اصل تحقق درآمد گزارش دهد. در حالی که اگر انتظار شکست در آن دعوی قضایی وجود داشته باشد، برآورد آن باید در صورت مالی نمایش داده شود.
همچنین در پایان نامه حسابداری با موضوع محافظهکاری، یکی از نواقص بالقوه این رویکرد، شیفت (جابجایی) درآمد است. به طوری که اگر یک تراکنش با شرایط گزارشدهی تطبیق نداشته باشد، باید در دوره بعد گزارش داده شود و از اینرو درآمد دوره کنونی دست پایین اعلام شده و درآمد دوره بعدی دست بالا اعلام میشود. در نتیجه امکان ردیابی داخلی عملیات کسب و کار توسط سازمان دشوار خواهد شد.